سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی بهتر؛برازنده هرایرانی

 

بـا اینکـه میدانـم نمـی آیـی ولـی هـر صبـح

بـا عشـقِ دیـدار تـو بـر میخـیزم از بـستر

پیراهنــی از جـنس احسـاس تـو میپـوشـم

شـالـی بـه رنـگ چشـمهـایت میـکنـم بـر ســر

مـی ایستـم در آینـه ، میبینمت هـر روز

میخنـدی و حـال و هـوایـم میشـود بهتـر

میخنـدی و میگریـم و آرام میگـویـم   :

بـی  تــو چگونـه زنده باشـم من ؟ بگـو دیگـر  !

مـن در خیـالـم با تـو عمـری زندگـی کـردم

مـن در خیـالـم، بـودنت را کـرده ام بـاور

هـر شـب میـان خوابهـایـم از لبـان تـو

زیبـاتـرین لبخنـدهـا را کـرده ام نـوبـر

در عشـق بازی در خـیالـم با تـو فـهمیـدم

گـرمـای آغـوش تـو یعنـی اوج شـهریـور

سـخت اسـت بـاور کـردنش امـا بـه غیـر از تــو

راهـی نـدارد رو به دنیـایـم کسـی دیگــر

سـخت اسـت بـی تـو، بـا تـو تنهـا زنـدگـی کـردن

این انتظـار کهنـه مـن را میکشـد آخـــر ...

. . .

آن چــیز که تنگ شده، دل است بــــرای "تــو" و جهـــان است بــرای "من"


دوبـــاره خاک گرفته است لحظه های دلم

بـــبار و باز ببند بـــند دلت را به دلم

نشسته ام به هوای ... هوای بارانی!

هوای توست در این ســر ؛ ببار منتظرم !

دوباره آمده پائـــیز و من چه پاییزی

برگ خشکی شده ام زیر پای رهـــگذرم...

آه از این آه ، که صد آه نهان در دامش

هست و هستی مرا برده و من بی خبرم

باز درگـــیر هوای تو ام و بی تو پـــر از

ابـــر پائیزی دلگیرم و بی همــــسفرم

گذر از فکر تو هم سوی دلم نیست ؛ بدان

هر چه بد تا کنی ... من یاد تو از سر نبرم

تو چـــو باران به سر خلوت ِ من می باری

چه کنم ؟ هر چه کنم پیش تو افتد نظرم

تو همان راه گـــریزی که دلم می خواهد

بَه چه زیباست خیالت ... که دهد بال و پَـــرم

من چو پائیز ... غم انگیز و پــر از ابهامم

آمدی خوش به دل خسته ی خونین جگرم...

آه پائیـــز ! چه خوش آمده ای شاه فصول

تو بمان ! گرچه من از روز ازل، در به درم...

 

فالگیر می گفـت: پاییـــز امسال می آیـــی ...

و مـن می شــوم خــرافــاتـی تـریــن آدمِ روی زمـیــن ...


 

 

کـاش می دانستم

در کــدام ســوی کــوچــه

چشـــم بـه راه آمـدنـت بـاشــم

تــا دلم را

بــه ســمت

لحظــه ی ورودت

پـــــر دهـــم...

...

رد پایت را نه باران از زمین شست، و نه اشک از دلم

گفتند: فاصله، فراموشی می آورد

پس چرا هر دم که از دوریت می گذرد دلتنگ ترت می شوم؟...


 

تلنگــری به نام عشـــق

لـرزه ای به عظمت خوشـبختـی

بـه جــانـم انداخـت...

و رقــم زد، زیبــاترین شبـی را کـه مـن

از آنِ مــردی شـدم

تا با تکیه بر شـانه هـای پـر تـوانش

در کنـار هـم، آرامــش را لــذت ببـریم...

 


پاسخ رهبر معظم انقلاب به نامه رئیس‌جمهور در خصوص روند مذاکرات هسته‌ای؛

دستیابی به آنچه مرقوم داشته‌اید در خور تقدیر و تشکر از هیئت مذاکرات هسته‌ئی است/ ایستادگی در برابر زیاده خواهیها همواره شاخص خط مستقیم حرکت مسئولان باشد (1392/09/03 - 11:22)
حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پاسخ به نامه حجت الاسلام والمسلمین روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران در خصوص روند مذاکرات هسته‌ای، ضمن تقدیر و تشکر از هیئت مذاکره کننده کشورمان تأکید کردند: بی‌شک فضل الهی و دعا و پشتیبانی ملت ایران عامل این موفقیت بوده و ایستادگی در برابر زیاده خواهیها همواره باید شاخص خطّ مستقیم حرکت مسئولان این بخش باشد.
متن نامه رئیس محترم جمهور و پاسخ رهبر معظم انقلاب اسلامی به این شرح است:

بسم‌اله الرحمن الرحیم
محضر مبارک رهبر معظم انقلاب اسلامی
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دامت برکاته
باسلام و تحیات وافره،
خدای بزرگ را سپاس می‌گویم که در نخستین ماه‌های شروع کار دولت تدبیر و امید، فرزندان انقلابی شما توانستند در مذاکراتی دشوار و پیچیده، حقانیت ملت ایران در فعالیت‌های هسته‌ای را در صحنه بین‌المللی اثبات کنند و گام نخست را به گونه‌ای پیش برند که حقوق هسته‌ای و حق غنی‌سازی ملت ایران مورد اذعان قدرتهای جهانی -که سالها سعی بر انکار آن داشتند- قرار گیرد و راه برای گام‌های بلند بعدی در حراست از پیشرفت‌های فنی و اقتصادی کشور گشوده شود.
توفیق در این مذاکرات نشان داد که می‌توان با رعایت همه اصول و خطوط قرمز نظام، با ارائه منطقی و مستدلِ مواضع ملت ایران و اتمام حجت برای افکار عمومی جهان، قدرتهای بزرگ را نیز به احترام به حقوق ملت ایران فراخواند و گام‌های بعدی را نیز در مسیر حل و فصل نهایی اختلافات با استحکام برداشت.
بی‌شک این موفقیت، حاصل عنایات حق و رهنمودهای رهبری عالیقدر نظام و حمایت بی‌دریغ ملت ایران بوده است و توفیق نهایی نیز دراین مسیر در گرو تداوم ارشادات جنابعالی و حمایت و یاری مردم شریف و صبور ایران خواهد بود.
دستاوردهای قطعی این توافق اولیه، به رسمیت شناخته‌شدن حقوق هسته‌ای ایران و حراست از دستاوردهای هسته‌ای فرزندان این مرز و بوم بوده است و در کنار آن با توقف روند تحریم‌های ظالمانه، بخشی از فشارهای غیرقانونی در تحریم‌های یک‌جانبه برداشته و فروپاشی سازمان تحریم آغاز شده است. درنتیجه این ابتکار ایران اسلامی و استقامت ملت بزرگ ایران، قدرتهای بزرگ به این نتیجه رسیدند که تحریم و فشار، راه به جایی نخواهد برد و همان‌گونه که ایران از آغاز اعلام کرده بود، برای کسب توافق، راهی جز احترام متقابل و مذاکره عزتمندانه وجود ندارد، موضوعی که متأسفانه طرف مقابل با تأخیر به درک آن رسید. بی‌تردید حصول این توافق، به نفع همه کشورهای منطقه و صلح و پیشرفت جهانی در راستای رویکرد برد-برد خواهد بود.
اینجانب با تبریک این توفیق الهی به حضور رهبری معظم انقلاب، از هدایت و حمایت جنابعالی سپاسگزارم و با تقدیر و تشکر از پشتیبانی‌های بی‌شائبه ملت بزرگ ایران و گرامیداشت یاد شهیدان هسته‌ای، عهد خالصانه این دولت را در خدمت به این ملت قدرشناس تجدید می‌کنم و استمرار دعای خیر جنابعالی و آحاد ملت را مسئلت دارم.
حسن روحانی
3/آذر/92

بسمه تعالی
جناب آقای رئیس‌جمهور
دستیابی به آنچه مرقوم داشته‌اید در خور تقدیر و تشکر از هیئت مذاکرات هسته‌ئی و دیگر دست اندر کاران است و میتواند پایه‌ی اقدامات هوشمندانه‌ی بعدی قرار گیرد. بی‌شک فضل الهی و دعا و پشتیبانی ملت ایران عامل این موفقیت بوده و در آینده نیز خواهد بود ان‌شاء الله. ایستادگی در برابر زیاده خواهیها همواره باید شاخص خطّ مستقیم حرکت مسئولان این بخش باشد، و چنین خواهد بود ان‌شاء الله.
سیّد علی خامنه‌ای
3/آذر/92

مراسم > مراسم عزاداری اربعین حسینی(ع)

مراسم عزاداری اربعین حسینی(ع) در حضور رهبر انقلاب برگزار شد/ رهبر معظم انقلاب: این کشور و آینده آن متعلق به جوانان است (1392/10/02 - 12:30)

در اربعین شهادت سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران با وفای ایشان، با عزاداری هیاتهای دانشجویی از سراسر کشور در حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی، حسینیه امام خمینی(ره) یکپارچه احساس و شور و شعور حسینی بود.
در این مراسم، حجت الاسلام و المسلمین قاسمیان به تبیین ابعاد نورانی نهضت تاریخ ساز امام حسین(ع) و روشنگری‌های درس آموز کاروان اسرای کربلا پرداخت.
در ادامه‌ی این مراسم معنوی آقای مطیعی -ذاکر اهل بیت(ع)- بر مصائب حضرت سیدالشهدا و کاروان اسرا مرثیه‌سرایی و نوحه‌خوانی کرد و دانشجویان و دانشگاهیان در حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی به عزاداری و سینه‌زنی پرداختند.
همچنین دانشگاهیان نماز ظهر و عصر را به امامت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای اقامه کردند.
در پایان این مراسم رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنان کوتاهی از اجتماع پرشور دانشجویان عزادار در اربعین حسینی تشکر کردند و افزودند: این جلسه گرم و پرشور با حضور نخبگان و با این شور و شعور و اخلاص از جمله جلسات بی نظیر است.
ایشان ضمن دعا برای جوانان کشور تاکید کردند: این کشور و آینده آن متعلق به جوانان است و شما باید بار این مسوولیت سنگین و پر افتخار را به سر منزل مقصود برسانید.
 

www.leader.ir www.leader.ir www.leader.ir
www.leader.ir www.leader.ir www.leader.ir
www.leader.ir www.leader.ir www.leader.ir
www.leader.ir www.leader.ir www.leader.ir
     


نظر

  قرآن به جز از وصف علی آیه ندارد / ایمان به جز از حب علی پایه نداردگفتم بروم سایه لطفش بنشینم / گفتا که علی نور بود سایه نداردگفتم بروم سایه لطفش بنشینم / گفتا که علی نور بود سایه ندارد باز مرغ غزلم میل پریدن دارد/ تا به ایوان نجف شوق رسیدن دارد/ نمک سفره ام از حضرت زهراست ولی/ باده از دست یدالله چشیدن دارد/ آتش عشق تو افتاد به خار و خس دل/ پس بدم دم به دم این شعله دمیدن دارد/ همه ذرات جهان گرد علی می گردند/ این طوافیست به والله که دیدن دارد/ تکیه بر کعبه بزن وارث شمشیر دو دم/ اشهد و ان علی از تو شنیدن دارد/ ظفر از عشق علی سینه سپر باید کرد/ تا علی هست به دل ... قلب تپیدن دارد/


لقب امیرالمؤمنین

در مکه جبرئیل، لقب امیرالمؤمنین را به عنوان اختصاص آن به علی بن ابی طالب علیه السلام از جانب الهی آورد، اگر چه این لقب قبلاً نیز برای آن حضرت تعیین شده بود.

پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم هم دستور دادند تا یک یک اصحابش نزد علی علیه السلام بروند و به عنوان امیرالمؤمنین بر او سلام کنند و السلام علیک یا امیرالمؤمنین بگویند، و بدینوسیله در زمان حیات خود، از آنان اقرار بر امیر بودن علی علیه السلام گرفت.

در اینجا ابوبکر و عمر به عنوان اعتراض به پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم گفتند: آیا این حقی از طرف خدا و رسولش است؟ حضرت غضبناک شده فرمودند: حقی از طرف خدا و رسولش است، خداوند این دستور را به من داده است.




 


دو اقدام عملی بر فراز منبر

در اثناء خطبه، پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم دو اقدام عملی بر فراز منبر انجام دادند که بسیار جالب توجه بود:

1- علی بن ابی طالب علیه السلام بر فراز دست پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم

پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم پس از مقدمه چینی و ذکر مقام خلافت و ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام، برای آنکه تا آخر روزگار راه هرگونه شک و شبهه بسته باشد و هر تلاشی در این راه در نطفه خنثی شود، ابتدا مطلب را به طور لسانی اشاره کردند، و سپس به صورت عملی برای مردم بیان کردند. بدین ترتیب که ابتدا فرمودند:

باطن قرآن و تفسیر آنرا برای شما بیان نمی کند مگر این کسی که من دست او را می گیرم و او را بلند می کنم و بازویش را گرفته او را بالا می برم. 

بعد از آن، حضرت گفته خود را عملی کردند، و بازوی علی بن ابی طالب علیه السلام را گرفتند. در این هنگام امیرالمؤمنین علیه السلام دست خود را به سمت صورت حضرت باز کردند تا آنکه دستهای هر دویشان به سوی آسمان قرار گرفت. سپس پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم امیرالمومنین علیه السلام را از جا بلند کردند تا حدی که پاهای آن حضرت محاذی زانوهای پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم قرار گرفت و مردم سفیدی زیر بغل آن دو را دیدند، که تا آن روز دیده نشده بود. در این حال فرمودند:

هر کس من مولی و صاحب اختیار اویم این علی مولی و صاحب اختیار اوست.

2- بیعت با قلبها و زبانها

اقدام دیگر حضرت آن بود که چون بیعت گرفتن از فرد فرد آن جمعیت انبوه، ار طرفی غیر ممکن بود و از سوی دیگر امکان داشت افراد به بهانه های مختلف از بیعت شانه خالی کنند و حضور نیابند، و در نتیجه نتوان التزام عملی و گواهی قانونی از آنان گرفت، لذا حضرت در اواخر سخنانشان فرمودند: ای مردم، چون با یک کف دست و با این وقت کم و با این سیل جمعیت، امکان بیعت برای همه وجود ندارد، پس شما همگی این سخنی را که من می گویم تکرار کنید و بگویید:

ما فرمان تو را که از جانب خداوند درباره علی بن ابی طالب و امامان از فرزندانش به ما رساندی اطاعت می کنیم و به آن راضی هستیم، و با قلب و جان و زبان و دستمان با تو بر این مدعا بیعت می کنیم ... عهد و پیمان در این باره برای ایشان از ما، از قلبها و جانها و زبانها و ضمایر و دستمان گرفته شد. هر کس به دستش توانست وگرنه با زبانش بدان اقرار کرده است.

پیداست که حضرت، عین کلامی را که می بایست مردم تکرار کنند به آنان القا فرمودند و عبارات آن را مشخص کردند تا هر کس به شکل خاصی برای خود اقرار نکند، بلکه همه به آنچه حضرت از آنان می خواهد التزام دهند و بر سر آن بیعت نمایند.

وقتی کلام پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم پایان یافت همه مردم سخن او را تکرار کردند و بدینوسیله بیعت عمومی گرفته شد.





شعر غدیر

بخش دیگری از مراسم پر شور غدیر، درخواست حسان بن ثابت بود. او به حضرت عرض کرد: یا رسول الله، اجازه می فرمایید شعری را که درباره علی بن ابی طالب (به مناسبت این واقعه عظیم) سروده ام بخوانم؟

حضرت فرمودند: بخوان ببرکت خداوند.

حسان گفت:

            ای بزرگان قریش، سخن مرا به گواهی و امضای پیامبر گوش کنید.

و سپس اشعاری را که در همانجا سروده بود خواند که به عنوان یک سند تاریخی از غدیر ثبت شد و به یادگار ماند. ذیلاً متن عربی شعر حسان و سپس ترجمه آنرا معنی آوریم:

 

أَ لَمْ تَعْلَمُوا أَنَّ النَّبِیَّ مُحَمَّداً

لَدَى دَوْحِ خُمٍّ حِینَ قَامَ مُنَادِیاً

 

 

وَ قَدْ جَاءَهُ جِبْرِیلُ مِنْ عِنْدِ رَبِّهِ

بِأَنَّکَ مَعْصُومٌ فَلَا تَکُ وَانِیاً

 

 

وَ بَلِّغْهُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ رَبُّهُمْ

وَ إِنْ أَنْتَ لَمْ تَفْعَلْ وَ حَاذَرْتَ بَاغِیاً

 

 

عَلَیْکَ فَمَا بَلَّغْتَهُمْ عَنْ إِلَهِهِمْ

رِسَالَتَهُ إِنْ کُنْتَ تَخْشَى الْأَعَادِیَا

 

 

فَقَامَ بِهِ إِذْ ذَاکَ رَافِعُ کَفِّهِ

بِیُمْنَى یَدَیْهِ مُعْلِنَ الصَّوْتِ عَالِیاً

 

 

فَقَالَ لَهُمْ مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ مِنْکُمْ

وَ کَانَ لِقَوْلِی حَافِظاً لَیْسَ نَاسِیاً

 

 

فَمَوْلَاهُ مِنْ بَعْدِی عَلِیٌّ وَ إِنَّنِی

بِهِ لَکُمْ دُونَ الْبَرِیَّةِ رَاضِیاً

 

 

فَیَا رَبِّ مَنْ وَالَى عَلِیّاً فَوَالِهِ

وَ کُنْ لِلَّذِی عَادَى عَلِیّاً مُعَادِیاً

 

 

وَ یَا رَبِّ فَانْصُرْ نَاصِرِیهِ لِنَصْرِهِمْ

إِمَامَ الْهُدَى کَالْبَدْرِ یَجْلُو الدَّیَاجِیَا

 

 

وَ یَا رَبِّ فَاخْذُلْ خَاذِلِیهِ وَ کُنْ لَهُمْ

إِذَا وُقِفُوا یَوْمَ الْحِسَابِ مُکَافِیَا

 

آیا نمی دانید که محمد پیامبر خدا صلی الله علیه و اله و سلم کنار درختان غدیرخم با حالت ندا ایستاد، و این در حالی بود که جبرئیل از طرف خداوند پیام آورده بود که در این امر سستی مکن که تو محفوظ خواهی بود، و آنچه از طرف خداوند بر تو نازل شده به مردم برسان، و اگر نرسانی و از ظالمان بترسی و از دشمنان حذر کنی رسالت پروردگارشان را نرسانده ای.

در اینجا بود که پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم دست علی علیه السلام را با دست راست بلند کرد و با صدای بلند فرمود: هر کس از شما که من مولای او هستم و سخن مرا بیاد می سپارد و فراموش نمی کند، مولای او بعد از من علی است، و من فقط به او – نه به دیگری – به عنوان جانشین خود برای شما راضی هستم. پروردگارا هر کس علی را دوست بدارد او را دوست بدار، و هر کس با علی دشمنی کند او را دشمن بدار. پروردگارا یاری کنندگان او را یاری فرما بخاطر نصرتشان امام هدایت کننده ای را که در تاریکیها مانند ماه شب چهارده روشنی می بخشد. پروردگارا خوار کنندگان او را خوار کن و روز قیامت که برای حساب می ایستند خودت جزا بده.



معجزه غدیر، امضای الهی

واقعه عجیبی که به عنوان یک معجزه، امضای الهی را بر خط پایان غدیر ثبت کرد جریان حارث فهری بود. در آخرین ساعات از روز سوم، او به همراه دوازده نفر از اصحابش نزد پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم آمد و گفت:

ای محمد! سه سوال از تو دارم: آیا شهادت به یگانگی خداوند و پیامبری خودت را از جانب پروردگارت آورده ای یا از پیش خود گفتی؟ آیا نماز و زکات و حج و جهاد را از جانب پروردگار آورده ای یا از پیش خود گفتی؟ آیا این علی بن ابی طالب که گفتی ٍّ مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاه‏ ... از جانب پروردگار گفتی یا از پیش خود گفتی؟

حضرت در جواب هر سه سوال فرمودند:

خداوند به من وحی کرده است و واسطه بین من و خدا جبرئیل است و من اعلان کننده پیام خدا هستم و بدون اجازه پروردگارم خبری را اعلان نمی کنم.

حارث گفت:

خدایا اگر آنچه محمد می گوید حق و از جانب توست سنگی از آسمان بر ما ببار یا عذاب دردناکی بر ما بفرست.

و در روایت دیگر چنین است:

            خدایا، اگر محمد در آنچه می گوید صادق و راستگو است شعله ای از آتش بر ما بفرست.

همینکه سخن حارث تمام شد و براه افتاد خداوند سنگی را از آسمان بر او فرستاد که از مغزش وارد شد و از دُبُرش خارج گردید و همانجا او را هلاک کرد. در روایت دیگر: ابر غلیظی ظاهر شد و رعد و برقی بوجود آمد و صاعقه ای رخ داد و آتشی فرود آمد و همه دوازده نفر را سوزانید.

بعد از این جریان، آیه سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِع (1) ‏ لِلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ (2) ... نازل شد. پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم به اصحابشان فرمودند: آیا دیدید و شنیدید؟ گفتند: آری.

و با این معجزه، بر همگان مسلم شد که غدیر از منبع وحی سرچشمه گرفته و یک فرمان الهی است.


پایان مراسم غدیر

بدین ترتیب پس از سه روز، مراسم پایان پذیرفت و آن روزها به عنوان ایام الولایه در ذهنها نقش بست. گروهها و قبائل عرب، هر یک با دنیایی از معارف اسلام، پس از وداع با پیامبرشان و معرفت کامل به جانشین او راهی شهر و دیار خود شدند، و پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم عازم مدینه گردید.

خبر واقعه غدیر در شهرها منتشر شد و به سرعت شایع گردید و به گوش همگان رسید، و بدینگونه خداوند حجتش را بر مردم تمام کرد.