سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی بهتر؛برازنده هرایرانی

دعا برای تعجیل ظهور امام زمان (ع) :

اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
مناجات

خدایا، از تو پوزش می‌خواهم اگر در حضور من بر مظلومی ستم رفته و من او را یاری نکرده‌ام، و در حقِ من احسانی صورت گرفته و سپاسگزار آن نبوده‌ام، و خطاکاری از من پوزش خواسته و من آن را نپذیرفته‌ام، و نیازمندی از من چیزی طلب کرده و من به او نبخشیده‌ام، و مؤمنی بر گردن من حقی د اشته و من آن را به جا نیاورده‌ام، و عیب مؤمنی بر من آشکار گردیده و آن را نپوشانده‌ام، و گناهی به من روی آورده و از آن کناره نجسته‌ام. التماس دعا   

نظر

 

کمبود خواب 5 علامت دارد!!
شما صبح‌ها چه‌طور از خواب بیدار می‌شوید: خسته و ناراحت یا شاد و سرحال؟ از کجا بفهمیم خواب‌مان کافی است یا نه؟


خواب
به گفته دکتر جویس والزلبن، که تحقیقات مفصلی در خصوص اختلالات خواب داشته است، کمبود خواب می‌تواند سلامت روان را تحت تأثیر قرار بدهد و سبب بسیاری از بیماری‌ها از جمله افسردگی شود: «شما همان‌قدر که به رژیم غذایی سالم و روزانه‌تان اهمیت می‌دهید باید به وضع خواب‌تان هم رسیدگی کنید.» او فشارخون بالا، بیماری‌های قلبی و دیابت نوع 2 را هم از جمله عوارض کم‌خوابی در افراد می‌داند و می‌افزاید: «خواب کافی یعنی حداقل 7 تا 8 ساعت خوابیدن در شبانه‌روز که ممکن است این عدد نسبت به سیستم بدن‌های افراد مختلف، یکی دو ساعت متفاوت باشد.» حالا اگر شما نمی‌دانید که میزان ساعات خوابی که در شبانه‌روز دارید برای بدن‌تان کافی است یا نه، به این 5 نشانه کمبود خواب توجه کنید....

اگر 3 تا از این 5 نشانه را داشتید، یعنی از کم‌خوابی رنج می‌برید و در غیر این صورت، سلامت خواب‌تان مورد تایید است.
1.قدرت تصمیم‌گیری ندارید
دکتر سین دروموند، فلوشیپ اختلالات خواب، می‌گوید: «وقتی مغز شما خسته باشد، قدرت تصمیم‌گیری‌تان در همه امور کم می‌شود. تصمیم‌گیری‌های ساده در امور کوچک و پیش پا افتاده برایتان سخت و تصمیم‌گیری‌های بزرگ و مهم برایتان غیرممکن می‌گردد.»
ساده‌ترین مثال اینکه وقتی صبح زود برای رفتن به محل کارتان سوار اتوبوس تقریبا خالی می‌شوید، نمی‌دانید که دوست دارید کنار پنجره بنشینید یا نه. آخر اتوبوس را ترجیح می‌دهید یا اول آن را.
وقتی به اداره هم می‌رسید نمی‌دانید چای‌تان را با قند بنوشید یا با شکلات و مشکلاتی از این قبیل. اگر کمبود خواب داشته باشید و با ذهنی خسته هم به خرید بروید که باید بگویم متاسفانه، بازنده از خرید به منزل برخواهید گشت. یک بازنده خرید کسی است که بعد از خریدش از اجناس خریداری شده رضایت ندارد و وقتی خوب فکر می‌کند، می‌بیند که می‌توانست جنس بهتر و با قیمت به مراتب کمتری تهیه کند.

2.همیشه گرسنه‌اید
تحقیقات نشان می‌دهند که کم‌خوابی باعث افت قندخون و در نتیجه کاهش هورمون لپتین در بدن می‌شود، لپتین، هورمونی است که باعث برقراری تعادل در اشتهای افراد و سرکوب‌ کردن اشتهای کاذب آنها می‌شود. بنابراین هرچه‌قدر که میزان لپتین در بدن کمتر باشد، احساس گرسنگی سریع‌تر به سراغ فرد می‌آید و سرکوب کردن این احساس هم جز با خوردن، میسر نیست. نتیجه این پرخوری‌ها هم چیزی نمی‌شود جز اضافه‌وزن و چاقی، بنابراین اگر فکر می‌کنید با خوردن سه وعده غذای اصلی و میان‌وعده سبک در روز باز هم انرژی لازم برای انجام دادن کارهای‌تان را ندارید و نیاز به غذای بیشتری برای کسب انرژی دارید، باید بدانید که به کمبود خواب مبتلا هستید.
دکتر لیزا شیوز، عضو انجمن تخصصی خواب آمریکا، معتقد است که افراد کم‌خواب همیشه دنبال خوراکی‌های شیرین یا خوراکی‌های دارای کربوهیدرات (مثل نان) می‌گردند تا انرژی تحلیل رفته در اثر کمبود خواب‌شان را به وسیله آنها جبران کنند.

3.زیاد سرما می‌خورید
کمبود خواب باعث ضعف سیستم دفاعی بدن و افزایش خطر ابتلا به بیماری‌های عفونی می‌شود. در طی تحقیقاتی که محققان آمریکایی با تزریق ویروس سرماخوردگی به گروهی از داوطلبان سالم انجام دادند، به این نتیجه رسیدند که احتمال ابتلا به سرماخوردگی در افرادی که کمتر از 7 ساعت در روز می‌خوابند سه برابر بیشتر از سایرین است و این احتمال در افرادی که روزی 8 ساعت یا بیشتر می‌خوابند، بسیار کم است. همچنین محققان اعلام کردند که تضعیف سیستم ایمنی بدن و خطر ابتلا به بیماری‌های عفونی در افرادی که کمتر از 4 ساعت در روز می‌خوابند بسیار بالاتر از افرادی است که بین 5/7 تا 5/8 ساعت، خواب شبانه‌روزی دارند.

4.اشک‌تان زود درمی‌آید
آیا کوچک‌ترین اتفاق عجیبی اشک‌تان را درمی‌آورد و خودتان هم دیگر از دست گریه و زاری‌تان خسته شده‌اید و به دنبال راه چاره می‌گردید؟ چاره‌تان تنها یک چیز است؛ شب‌ها زودتر بخوابید! بله، درست خواندید. تحقیقات نشان می‌دهند که کمبود خواب، سبب ضعف روحی افراد می‌شود و همین ضعف روحی است که شما را وادار به گریه کردن در مواجهه با مسایل ساده و روزمره می‌کند. افراد کم‌خواب وقتی با مشکلی روبه‌رو می‌شوند به جای حل کردن آن، می‌زنند زیر گریه و همیشه نیمه خالی لیوان را می‌بینند. دکتر شیوز می‌گوید: «اگر شما کمبود خواب داشته باشید، ممکن است مثل آدم‌های افسرده مدام بغض گلو‌ی‌تان را فشار بدهد و وقت و بی‌وقت گریه به سراغ‌تان بیاید.»

5.دست و پا چلفتی هستید
الان که نشسته‌اید و مشغول خواندن این مطلب هستید که کسی نزدیک‌تان نیست و نمی‌تواند ذهن شما را بخواند. پس صادقانه بگویید که چند بار در روزهای اخیر لیوان چای از دست‌تان افتاده؟ چند بار پای‌تان به لبه پله‌ها گیر کرده و با سر به زمین پرتاب شده‌اید؟ یا چند بار سر ناهار یا شام ظرف غذا را روی میز برگردانده‌اید؟ اگر بیشتر از 2 بار در روز این اتفاق‌ها برایتان افتاده باید بدانید که مسبب اصلی، کمبود خواب است.
دکتر کلت‌کوشیدا معتقد است که کم‌خوابی باعث کاهش تمرکز افراد می‌شود و همین کمبود تمرکز است که به آنها اجازه نمی‌دهد تا کارهایشان را به نحو احسن انجام دهند، بنابراین وی به همه افرادی که مشغول کارهای مهم و خطرناکی مثل تراش‌کاری، رانندگی، پزشکی یا کار با ماشین‌آلات سنگین هستند توصیه می‌کند که با داشتن خواب کافی در شبانه‌روز، جان خود و دیگران را به خطر نیندازند


نظر

ده چیز که خداوند در مورد آنها از تو سوال نمی کند

 ده چیز که خداوند در مورد آنها از تو سوال نمی کند
خداوند از تو نخواهد پرسید که چه اتومبیلی سوار می شدی‏، بلکه از تو خواهد پرسید که چند نفر را که وسیله

نقلیه نداشتند به مقصد رساندی؟


?- خداوند از تو نخواهد پرسید زیر بنای خانه ات چند متر بود، بلکه از تو
خواهد پرسید به چند نفر در خانه ات خوشامد گفتی؟

?- خداوند از تو نخواهد پرسید که چه لباس هایی در کمد داشتی، بلکه از تو
خواهد پرسید به چند نفر لباس پوشاندی؟

?- خداوند از تو نخواهد پرسید بالاترین میزان حقوق تو چقدر بود، بلکه از
تو خواهد پرسید آیا سزاوار گرفتن آن بودی؟

?- خداوند از تو نخواهد پرسید عنوان و مقام شغلی تو چه بود، بلکه از تو
خواهد پرسید آیا آن را به بهترین نحو انجام دادی؟

?- خداوند از تو نخواهد پرسید چه تعداد دوست داشتی، بلکه از تو خواهد
پرسید برای چند نفر دوست و رفیق بودی؟

?- خداوند از تو نخواهد پرسید در چه منطقه ای زندگی می کردی، بلکه از تو
خواهد پرسید چگونه با همسایگانت رفتار کردی؟

?- خداوند از تو نخواهد پرسید پوست تو به چه رنگ بود، بلکه از تو خواهد
پرسید که چگونه انسانی بودی؟

?- خداوند از تو نخواهد پرسید چرا ایقدر طول کشید تا به جست و جوی
رستگاری بپردازی، بلکه با مهربانی تو را به جای دروازه های جهنم، به
عمارت بهشتی خود خواهد برد.

??- خداوند از تو نخواهد پرسید که چرا این مقاله را برای دوستانت
نخواندی، بلکه خواهد پرسید آیا از خواندن آن برای دیگران در وجدان خود
احساس شرمندگی می کردی؟


نظر

10‌ معجزه خواندنی درباره عشق !

  مثل ساحل آرام باش تا دیگران مثل در یا بیقرارت باشند .

 

‌کاهش فشار خون، کاهش میزان ابتلا به سرما خوردگی، کاهش استرس و ... تنها شروع بهره وری از عشق است.

‌عشق و سلامتی به طرز عجیبی از هم متاثر می شوند. اس ام اس و کارت پستال عاشقانه

‌انسان‌ها برای برقراری ارتباط مخابره می کنند و زمانی که در برقراری ارتباطی  معقول و ‌دوست داشتنی موفق می شوند، پاداش و بهره ای عظیم را برای خود به ارمغان می آورند. البته هیچ مدرک و ‌شاهدی در رابطه با تاثیر مثبت عشق های تازه و پر تنش و حرارت اولیه ، بر سلامتی مشاهده نشده است.

افرادی که ‌عاشق می شوند مدعی تجربه احساس جذاب، جالب و پرتکاپو به طور همزمان هستند. اینها همگی می تواند منبعی از ‌استرس باشد. در حالی‌که عشق ثابت و متعادل و عمیق می تواند تاثیر مثبت بر سلامتی فرد داشته باشد.‌

‌و اما 10 فایده موثر ارتباط عاشقانه‌:

1- نیاز کمتر برای مراجعه به پزشک: یکی از فرضیه های توجیهی برای این مزیت این است که افرادی که دارای ارتباط ‌خوب با یکدیگر هستند بهتر از خود مراقبت می کنند. بهترین دوستان شما به شما انگیزه حفظ رژیم غذایی سالم را می دهند.

‌2- افسردگی و سوء مصرف دارویی کمتر: تحقیقات ثابت کرده که ازدواج و تاهل باعث کاهش میزان استرس در مردان ‌و زنان می شود و میزان مصرف مواد مخدر و نوشیدنی های غیر مجاز را به طور قابل ملاحظه ای کاهش می دهد.

‌3- کاهش فشار خون: ازدواج موفق و شاد یکی از عوامل تاثیر گذار بر فشار خون می باشد و این مقدار را در حد ایدهآلی ‌حفظ می کند.

‌4- کاهش اضطراب: این افراد به دلیل تولید دوپامین بیشتر، کمتر دچار اضطراب می شوند.‌

5- کنترل طبیعی درد: مطالعات ‌MRI‌ بر روی زوج‌ها ثابت کرده که فعالیت بخشی از مغز این افراد در کنترل درد چشمگیرتر ‌است.

‌6- مدیریت بهتر استرس: افرادی که توسط دیگری حمایت می شوند و دیگران آنها را دوست دارند در برخورد با شرایط ‌استرس زا به طور معقول تری برخورد می کنند.

‌7- کاهش میزان سرماخوردگی: افرادی که دارای روابط عاشقانه هستند کمتر دچار استرس، اضطراب و افسردگی می‌شوند و در نتیجه سیستم ایمنی آنها ارتقا می یابد و در برخورد با عوامل ویروسی و سرما کمتر دچار بیماری خواهند شد.

‌8- التیام سریع‌تر: سرعت التیام زخم یکی دیگر از قدرت های حاصل از روابط عاشقانه می باشد که البته با انجام آزمایش، ‌صحت آن تایید شده است.

‌9- افزایش طول عمر: سرعت مرگ و میر افراد مجرد به هر دلیل ممکن 58% بیشتر از افراد متاهل است. ازدواج و تاهل و ‌وابستگی با میزان کاهش انزواطلبی در ارتباط است. تنهایی و انزوا طلبی یکی از دلایل اصلی مرگ و میر می باشد.

‌10- زندگی شادتر: یکی از بارزترین مزایای عشق، لذت و شادی است. شادی حاصل از تاهل و ازدواج و احساس تعلق، ‌بیشتر از درآمد قابل توجه شادی آور و لذت بخش است. ارتباط خود را قوت بخشید. اگر مبتلا به اضطراب و افسردگی هستید ، جهت درمان هرچه سریع‌تر اقدام کنید. ‌مهارت ارتباطی و شیوه کنترل و مدیریت گفتگو و بحث ها را آموزش ببینید. ‌به انجام امور جذاب، جالب و شادی بخش با شریک و همسر خود بپردازید. ‌موفقیت یکدیگر را جشن بگیرید.

‌نکته آخر از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. به همان اندازه که حمایت از همسر و دوست در بحران های زندگی لازم است، بودن در کنار هم و سهیم بودن درشادی یکدیگر نیز دارای اهمیت می باشد. ‌

 


نظر

می‌خواهم امروزی باشم!

 می‌خواهم امروزی باشم!
انسان، موجودی است کمال‌طلب و دوست دارد آن چه را موجب رسیدن او به کمال می‌شود ، به دست آورد. در این میان،

جوانان نه تنها از این قاعده مستثنا نیستند ، بلکه ویژگی‌های جوانی نیز اقتضا می‌کند که بر این کمال‌طلبی، پافشاری بیشتری داشته باشد؛ زیرا جوان همواره به دنبال ایده‌آل‌ها، کمال مطلوب‌ها، جاودانگی، معنویت، زیبایی و ارزش‌هاست و در عین حال، روحیه‌ای تنوع‌طلب دارد و از حالت ثابت و ایستا، گریزان است. اگر این ویژگی‌های جوانی، با بینش صحیح از ارزش‌ها همراه شود ، دوره جوانی ، یک دوره بسیار بارور و پربرکت خواهد بود و اگر این بینش صحیح همراه با باورهای دینی نباشد، دوره جوانی یکی از بحرانی‌ترین دوره‌های زندگی او خواهد بود و چه بسا تا مرز سقوط ، انحطاط و هلاکت کشیده شود.

خوشبختانه اسلام که کامل‌ترین و جامع‌ترین ادیان الهی است و همه نیازهای مربوط به کمال و شکوفایی انسان را در بر دارد، دینی است مترقی و احکام آن هماهنگ تغییراتی است که در زندگی بشر به وجود می‌آید و به عبارت دیگر، اسلام زمان و مکان و تاثیر آنها در زندگی بشر را در نظر دارد. از این‌رو، هیچ گاه یک مسلمان واقعی، انسانی تک بعدی و عقب افتاده از تحولات و پیشرفت‌های زمان خودش نیست. اسلام، همواره به هنر و آراستگی ارج می‌نهد و در عین حال، بر حفظ ارزش‌های اخلاقی و مسائل معنوی - که در رسیدن به کمال نقش اساسی دارند - تأکید می‌کند. بنابراین، اگر ما به اسلام واقعی معرفت پیدا کنیم، هیچ گاه تک بعدی نخواهیم بود؛ اما عدم آگاهی ما به دستورات اسلامی، موجب می‌شود که ما تلقی صحیحی از اسلام نداشته باشیم و گاهی اوقات، دچار تعارضاتی نیز بشویم.

کلید حل این تعارضات، شناخت بیشتر اسلام و التزام عملی به دستورات اسلام می‌باشد ، اسلام همان‌طور که انسان‌ها را دعوت به خودسازی و طهارت می‌کند ، به آراستگی ظاهر نیز توجه دارد؛ تا جایی که نظافت را نشانه ایمان می‌داند.
طبیعی است که آراستگی ظاهری در هر زمانی، متناسب با شرایط آن زمان و فرهنگ حاکم بر آن جامعه است. به همین دلیل اسلام، انسان‌ها را در نوع لباس پوشیدن یا رنگ لباس یا نوع آرایش، محدود نکرده است که مثلا فقط مثل عرب‌ها لباس بپوشید؛ بلکه آن چه مورد نظر است، اصل پوشش است و اگر عفاف انسان‌ها حفظ شود، مفسده‌ای به دنبال ندارد. بنابراین، نوع لباس یک جوان آسیایی و شرقی، با نوع لباس یک جوان غربی، متفاوت است؛ اما در عین حال، هر دو می‌تواند آراستگی مورد نظر اسلام را داشته باشند؛ به شرط این که با ارزش‌های الهی و سایر احکام و دستورات دین، منافات نداشته باشد. (مثلا مسلمانان مالزی و ایرانی در مراسم حج لباس های متفاوتی دارند که حدود در آن رعایت شده.)

به نظر می‌آید که در برداشت از آراستگی ظاهری و مدگرایی، اشتباه شده است. مدگرایی امری است غیر از آراستگی و زیبایی ظاهری؛البته ممکن است گاهی اوقات عملی یا هنری و یا طرز لباس پوشیدنی مد شود و منافاتی با ارزشهای دینی نداشته باشد اما همیشه این گونه نیست؛ زیرا مبنای کسانی که در پشت صحنه، مروج مدگرایی هستند، چیزی جز دنیاطلبی و کسب منافع نیست و برای آنها مهم نیست که آیا این چیزی که آنها به تبلیغ آن می‌پردازند، با ارزش‌ها و کمالات انسانی تعارضی دارد یا نه. بنابراین، یک انسان مؤمن که می‌خواهد ، پای‌بند به ارزش‌های الهی باشد، نباید تابع فرهنگ مدگرایی باشد؛ زیرا مروجین چنین فرهنگی، بیشتر اوقات پای‌بند به ارزش‌ها نیستند. علاوه بر این که مدگرایی، موجب چند بعدی شدن انسان نیز نمی‌شود؛ بلکه انسان، خود را آلت دست افرادی سودجو قرار داده است. چند بعدی شدن انسان، به این معناست که انسان از جنبه‌های مختلف علمی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی، رشد کند و از زمان خودش، عقب نماند؛ مثلا اگر روزی کامپیوتر و نهضت نرم‌افزاری حاکم بر همه فعالیت‌های انسان می‌شود، او نیز در حد توان خود و متناسب با رشته تحصیلی و نوع شغلی که دارد، با این تکنولوژی آشنا و از آن استفاده می‌کند و در سایر پیشرفت‌های علمی یا هنری نیز این گونه است.

یک انسان مؤمن که می‌خواهد ، پای‌بند به ارزش‌های الهی باشد، نباید تابع فرهنگ مدگرایی باشد؛ زیرا مروجین چنین فرهنگی، بیشتر اوقات پای‌بند به ارزش‌ها نیستند.
چند بعدی شدن انسان، این نیست که اگر یک ستاره سینما فلان رفتار را انجام داد، فردای آن روز همه افراد مثل او رفتار کنند. این تقلید کورکورانه است و نه تنها انسان را چند بعدی نمی‌کند، بلکه به انحطاط نیز می‌کشاند زیرا بسیاری از این به ظاهر ستاره‌های سینمایی یا ورزشی، یا تابع ارزش‌های الهی نیستند و یا حتی بر خلاف آنها حرکت می‌کنند بنابراین، چگونه می‌شود انسان هم پای‌بند به ارزش‌ها باشد و هم دنباله‌رو الگوهایی باشد که در جهت خلاف ارزش‌ها حرکت می‌کنند. بنابراین، چند بعدی شدن، مستلزم این است که ما الگوهایی را انتخاب کنیم که از هر جهت، شایستگی الگو بودن را داشته باشند و آنها جز ائمه‌علیهم‌السلام نیستند؛ زیرا آنها با اسلام ناب آشنا هستند و به تاثیر زمان و مکان و شرایط اجتماعی نیز آگاه بودند. از این رو، همراه با زمان حرکت می‌کردند و هیچ گاه از زمان خود عقب نبودند و به همین جهت، نوع لباسی که امام علی‌علیه‌السلام می‌پوشید، با نوع لباسی که امام صادق علیه‌السلام می‌پوشید، فرق داشت؛ یعنی آنها متناسب با زمان خود و با توجه به شرایط جامعه، لباس می‌پوشیدند و هر دو مطابق با احکام الهی رفتار می‌کردند. بنابراین، شما باید در همه ابعاد زندگی، پیشرفت داشته باشید و در وضعیت ظاهری هم همان طور که اسلام گفته، همواره آراسته باشید و از مد هم تا آن جا که با اسلام منافاتی ندارد، استفاده کنید؛ اما پیرو کورکورانه مد نباشید. علاوه بر این، راهکارهای عملی زیر را در رسیدن به مقصود دنبال کنید:

1. با مطالعه بیشتر در زمینه مسائل اعتقادی، اخلاقی و احکام دینی، با معیارهای مورد نظر اسلام و ارزش‌های آن آشنا شوید و آگاهی بیشتری کسب کنید.

2. از تقلید کورکورانه در رفتارهای اجتماعی و فردی، پرهیز کنید.

3. با افراد باشخصیت که از نظر علمی و معنوی، وضعیت مناسبی دارند ، معاشرت داشته باشید.

4. از معاشرت با افرادی که شئونات اسلامی را رعایت نمی‌کنند و در رفتارهای خود تابع معیارهای صحیحی نیستند، پرهیز کنید.

5. از کسب آگاهی‌های لازم در زمینه مسائل روز، پیشرفت‌های علمی، به ویژه آن چه مربوط به رشته تحصیلی شما می‌شود ، غفلت نکنید.

6. در آراستگی ظاهر و نوع لباس پوشیدن و آرایش ظاهری، هم نوع جنسیت خود را رعایت کنید و هم از افراط و تفریط‌ های وسواس‌گونه و وقت‌گیر، پرهیز کنید.

7. در همه شئونات زندگی، حد اعتدال را رعایت کنید؛ زیرا تعادی در رفتار هم از انحرافات و هم از یک بعدی شدن و هم از حرف بیهوده جلوگیری می‌کند.

8. در انجام فرایض دینی، مانند نماز اول وقت و پرهیز از گناه، جدی باشید.

9. علاوه بر معاشرت با افراد مناسب، الگوهای مناسبی در میان جوانان موفق پیدا کنید و با آنها رابطه درستی برقرار کنید.


کافی نت در افغانستان

http://www.asriran.com/files/fa/news/1389/2/18/134394_433.jpg

http://www.peymane.ir/files/fa/news/1389/2/13/13846_606.jpg 

یک ماشین اسپرت آخرین سیستم 

سنگ قبر یک عشق ماشین!

ایرانتو: دوستان و خانواده Steve Marsh که در سن 51 سالگی درگذشته، تصمیم گرفتند به یاد او، یک دستگاه بی ام و اسپرت مشکی رنگ با پلاک Steve1 را بر روی سنگ قبر او بگذارند.

چنین کاری برای اولین بار و با کسب مجوز از مسئولان قبرستان انجام شده است.

 

 

 


نظر

 بیانیه شانزدهم میر حسین موسوی در آستانه روز دانشجو (16 آذر)

جامعه ما اینک شگرف‌ترین تحولات را تجربه می‌‌کند؛ بعد از حوادثی که چند ماه گذشته به خود دید کیست که بتواند این حقیقت را انکار کند؟ ماهیت دقیق این دگرگونی چیست؟ این بزرگترین سوال برای ما و برای مخالفان ماست.

یکشنبه 6 دسامبر 2009

" آنهایی که اصرار دارند بگویند مردم دیگر ساکت شده‌اند و فقط دانشجویان مانده‌اند؛ در دانشگاه‌ها هم فقط تهران ناآرام است، از تهران هم فقط دانشگاه‌های مادر هیاهو می‌کنند، آنجا هم کانون جنبش و جوشش، چند نفر جوان غریبند که اگر آنها را به اخراج از خوابگاه و محرومیت از تحصیل تهدید و محکوم کنیم داستان تمام می‌شود. خوب! تمام این کارها را کردید، پس چرا داستان تمام نشد؟"

"مشکل آن است که یک ملت بزرگ نمی‌نشیند تا در روز روشن رایش را ببرند و هیچ نگوید. یک ملت بزرگ انتخابات درجه دو انتصابی را تحمل نمی‌کند ..."

" راه سبز شدن بر هیچ کس بسته نیست"

میر حسین موسوی ، نامزد معترض دهمین انتخابات ریاست جمهوری در آستانه شانزدهم آذر، روز دانشجو، شانزدهمین بیانیه خود را منتشر کرد.

بسم الله الرحمن الرحیم

عید سعید غدیر را به ملت مسلمان ایران تبریک می‌گویم و از خداوند متعال نزدیک شدن به آرمان‌های صاحب غدیر را برای آنان و تمامی مسلمانان جهان مسئلت می‌کنم. در این عید شیعیان برای هم برکت و بهروزی آرزو می‌کنند و از یکدیگر تحفه‌هایی را می‌طلبند که به تحقق چنین آرزوهایی کمک کند و متضمن سرانجامی نیکو برای ملت و کشور خصوصا در شرایط بحران‌زده کنونی باشد. چنین انتظاری از ما نیز هست و حتی اگر این انتظار وجود نداشت برآورده کردن آن وظیفه‌ای بر عهده ما بود. برای این منظور کاری که از ما برمی‌آید صمیمیت در خیرخواهی است، حتی اگر آن را نپذیرند، و پایداری در دوراندیشی است، حتی اگر چنین نامی بر آن نگذارند. خطرهایی بزرگ‌تر از آن در پیش است که چه ما و چه دیگران از خویشتن یاد کنیم و واقعیت‌هایی سترگ ‌تر از آن در برابر قرار دارند که با نادیدن ناپدید شوند. با استمداد از لطافتی که فضای عید ایجاد کرده است و با استفاده از فرصتی که روز شانزدهم آذر به وجود می‌آورد چه چیز بهتر از پرداختن به آنچه می‌تواند داروی درد امروز باشد؛ دارویی که الزاما تلخ نیست، اگر پیشداوری‌ها را کنار بگذاریم.

روز دانشجو در پیش است. در تاریخ معاصر ما جنبش دانشجویی همواره نوعی پرچم و گواه برای حرکت مردم بوده است. در روزهای تلخ بعد از کودتا و در تاریک‌ترین برهه از تاریخ ملت ما، زمانی که همه آرزوها برباد رفته به نظر می‌رسید آنچه در شانزدهم آذر ???? روی داد شاهدی بود که معلوم می‌کرد روح مردم و خواسته‌های تاریخی‌شان هنوز زنده است. آن «سه قطره خون» و آن «سه آذر اهورایی» که روز دانشجو را پایه گذاشتند، اگر پس از نیم قرن هنوز از تازگی، درخشندگی و اهمیت برخوردارند، به خاطر آن است که نسبت به وجود و حیات واقعیتی عظیم‌تر در جان مردم شهادت ‌دادند. این گواهی در سال‌ها و نسل‌های پس از آن نیز از سوی جنبش دانشجویی ادامه داشت و هنوز ادامه دارد. جامعه به دلایل بسیار گرایش‌های در حال تکوین در بطن خویش را پیش چشم کسانی که تنها به ظاهر آن می‌نگرند نمایان نمی‌کند. دگرگونی‌های بزرگ معمولا متهمند که یکباره روی می‌دهند و از بازیگران سیاسی فرصت هماهنگ شدن با خود را دریغ می‌کنند. البته در حقیقت هیچ تحولی دفعتا تحقق نیافته است؛ تنها بروز و ظهور تغییرهاست که شکلی دفعی دارد. در چنین شرایط گواهانی که از اعماق ناپیدای جامعه خبر می‌دهند به راستی ارزشمندند.

جنبش دانشجویی در تاریخ معاصر ما همواره حاوی ‌گزارش‌هایی از شکل‌گیری جریان‌های عمیق سیاسی و اجتماعی در متن جامعه بوده است. این نقشی است که اگر حاکمان با درایت برخورد می‌کردند می‌توانست و می‌تواند برای عبور کم‌هزینه به سمت توسعه و پیشرفت بیشترین بهره‌ها را برساند، اما آنان خشمگینانه این نشانگر ذی‌قیمت را می‌شکنند؛ آنان دوست دارند به خود تسلی دهند که حرکت‌های دانشجویی جز غوغای چند جوان پرسروصدا نیستند که اگر خاموش شوند صورت مسئله از اساس پاک خواهد شد؛ داستانی تکراری از انکار واقعیت‌ها و تلاش برای تولید و تفسیر اطلاعات مطابق میل دولتمردان که تقریبا هیچ عهد تاریخی بدون شمه‌ای از آن پایان نیافته است. ان هولاء لشرذمه قلیلون، (گفتند که) اینها گروهی ناچیزند (به قول امروزی‌ها خس و خاشاکی بیش نیستند)، و انهم لنا لغائظون، و آنها ما را به خشم می‌آورند، و انا لجمیع حاذرون، و ما همگی در آماده‌باش به سر می‌بریم، فاخرجناهم من جنات و عیون، پس خداوند آنان را از باغ‌ها و چشمه‌سارها بیرون کرد، و کنوز و مقام کریم، و از گنج‌ها و از جایگاه دلپسند.

چه تلخ است اگر پس از این همه عبرت‌های دور و نزدیک مشابه این خطا هنوز در رفتار کسانی دیده ‌‌شود؛ آنهایی که اصرار دارند بگویند مردم دیگر ساکت شده‌اند و فقط دانشجویان مانده‌اند؛ در دانشگاه‌ها هم فقط تهران ناآرام است، از تهران هم فقط دانشگاه‌های مادر هیاهو می‌کنند، آنجا هم کانون جنبش و جوشش، چند نفر جوان غریبند که اگر آنها را به اخراج از خوابگاه و محرومیت از تحصیل تهدید و محکوم کنیم داستان تمام می‌شود. خوب! تمام این کارها را کردید، پس چرا داستان تمام نشد؟ زیرا حرکت دانشجویی گواه بر واقعیت‌هایی بزرگتر از خویش است. ای کاش قدر آن را می‌دانستند، از پیش‌آگهی‌هایی که درباره تحولات دور و نزدیک می‌دهد درس‌ می‌گرفتند و خود را با این تغییرات هماهنگ می‌کردند، خصوصا اینک که دانشجویان نه مستوره‌ای کوچک از مردم، که یکی از وسیع‌ترین و فعال‌ترین قشرها را تشکیل می‌دهند. درحال حاضر از هر بیست ایرانی یک نفر دانشجوست. متصدیان امور اگر پیش از این به نقش آنان به عنوان گواه فردا توجه کرده بودند اینک در چنین بحرانی قرار نداشتند.

البته این یک قاعده دوسویه است. حرکات دانشجویی هم به اندازه‌ای که از تمایلات واقعی جامعه خبر بدهند نیرومند و ریشه‌دارند، زیرا قدرت نهادهای اجتماعی در گرو پایبندی به ضرورتی است که آنها را ایجاد و ایجاب می‌کند. نسل ما آن زمان که در حرکات دانشجویی شرکت داشتیم به روشنی می‌دید که پیوند با متن جامعه تا چه حد در توانایی‌هایش موثر است. در آن زمان گرایش‌های بسیاری میان دانشجویان به چشم می‌خورد. اگر انجمن‌های اسلامی از همه قوی‌تر بودند به خاطر آن بود که از واقعیت‌‌های اجتماعی بیشتر نمایندگی می‌کردند.

بسیاری از فعالان دانشجویی امروز، گردانندگان فردای جامعه خواهند بود و این دلیلی مضاعف است تا مظهریت از واقعیت‌های اجتماعی را از دست ندهند . قدرت و سرزندگی آنها در گرو این رمز است. راز موفقیت سیاستمداران نیز همین است. آنها تا اندازه‌ای که بتوانند خواست‌ها و تمایلات جامعه را بشناسند و با آنها منطبق شوند، بلکه تجلی و گواه آنها قرار بگیرند، قادرند به کشور خود خدمت کنند، یا لااقل قدرتمند باقی بمانند. و این تصور که کسی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند به رغم گرایش‌های مردم بر آنان حکومت کند بیشتر از یک توهم نیست. حتی زمانی که یک دولت موفق می‌شود با تکیه بر نیروی سرکوب موجودیتش را حفظ ‌کند فی‌الواقع از انطباق خود با آمادگی جامعه برای تمکین در برابر زور ارتزاق کرده است، گرچه این تمکین هم تا ابد نمی‌پاید.

جامعه ما اینک شگرف‌ترین تحولات را تجربه می‌‌کند؛ بعد از حوادثی که چند ماه گذشته به خود دید کیست که بتواند این حقیقت را انکار کند؟ ماهیت دقیق این دگرگونی چیست؟ این بزرگترین سوال برای ما و برای مخالفان ماست. آنان نیز اگر بدانند که چه رویداد عظیم و مبارکی در راه است، کلاه‌خودها و چوب‌دستی‌هایشان را کنار می‌گذارند و به دنبال ابزارهایی برای پرستاری از این گیاه پاک که در خاک ما جوانه زده است می‌روند.

در میان زیبایی‌های بسیاری که روزهای پیش از انتخابات را نورانی می‌کرد زیباترین پدیده جمع شدن مردمی از سلیقه‌های گوناگون گرداگرد هم بود. آنها برای آن که به این کار موفق شوند تفاوت‌ها و تنوع‌هایشان را کنار نمی‌گذاشتند، بلکه به رسمیت می‌شناختند. کسی لازم نمی‌دید که برای شرکت در این یکرنگی هویت خویش را از دست بدهد و دیگری شود. در آن یگانه‌شدن‌ها حظی وجود داشت که فطرت‌هایمان می‌پسندید. آن زنجیره‌های سبز انسانی که شهرهای ما را فرا گرفت نمایشی تهی از حقیقت نبود. قرار نبود بعد از آن که از پل گذشتیم به سرنوشت یکدیگر اهمیت ندهیم و جان‌‌هایمان نمی‌خواست که پس از چشیدن طعم آن یگانگی از نو پراکنده شویم. چنین چیزی بدون تردید نشانه‌ای از طلوع بزرگی و رشد در حیات یک ملت است.

بزرگی یک ملت در ثروتمند بودن یا قدرتمند شدن نیست؛ اینها فقط بخش کوچکی از آثار آن است. بزرگی یک ملت در عظمت جان اوست. بزرگی به آن است که بتوانیم امور ظاهرا ناسازگار را با هم داشته باشیم. خانه کوچک مکانی است فقط برای «من»، اما در خانه بزرگ برای دیگران هم جا وجود دارد. کارفرمایی که جانش کوچک بود فکر می‌کرد جز با تجاوز به حقوق کارگران نمی‌تواند مالی بیندوزد، حال آن که کارآفرین بزرگ تنها راه سود بردن را سود رساندن می‌بیند. همین‌گونه است تفاوت کارگر کوچک و کارگر بزرگ. به هزار دلیل تنها راه بهره‌مند شدن این است که همه با هم بهره‌مند شوند، اما کسانی که کوچکند ظرفی ندارند که در آن دیگری هم بگنجد. همچنین است تفاوت دینداری که بزرگ است و دینداری که کوچک است. دیندار بزرگ امام صادق (ع) است که در خانه خدا می‌نشیند و با منکر خدا حکیمانه گفتگو می‌کند. حقیقت خانه خدا همان قلب اوست که برای همگان جا دارد و برای همه حق قائل است؛ حق زیستن، حق شنیدن، حق برگزیدن، حق اشتباه کردن، حق بزرگ بودن. آری بزرگ بودن، و الا بزرگ به کوچک چه کار دارد؟ غیردیندار را در جایگاهی می‌بیند که می‌تواند به زیبایی‌های دین رو کند، اگر نتوانسته‌ است حقیقتی را بیابد احتمال درک آن را از سوی دیگری نادیده نگیرد، یا می‌تواند کوچک باشد و هر چیزی را که نچشیده است انکار کند؛ هر چیزی را که درک نمی‌کند ترک کند و بی‌آن‌که بنشیند و برای فهمیدن گوش بدهد، عقاید دیگران را بی‌اساس بخواند.

ملت ما اینک دارد نشانه‌های بزرگی خود را به نمایش می‌گذارد؛ آن تحول شگرفی که جامعه ما در تکاپوی تجربه آن است این است. البته چیزی که اهمیت دارد خود این بزرگی است و نه نشانه‌های آن. نشانه‌هایش را باز می‌گوییم تا خود آن را باور کنیم که چونان بهار از راه می‌رسد و حیات ما را دیگرگون می‌کند؛ تا به مبارکی آن ایمان بیاوریم و از تغییراتی که ایجاد می‌کند نترسیم. این همان رشدی است که انقلاب ما به امید آن بنا نهاده شد. چندی گذشت و از آن غافل شدیم، ولی پروردگارمان غافل نشد. بذری را که سی سال پیش از این با هزار امید در خاک خود کاشته بودیم پرورش داد تا اینک که جوانه‌هایش را پیش‌رویمان قرار داده است.

نشانه‌های بزرگی یک ملت شبیه به صفاتی است که از یک انسان رشید انتظار می‌رود. کسی که آرمان ندارد هیچ نمی ارزد، اما کیست که بتواند در عین آرمان‌گرایی ارتباط خود را با واقعیت‌ها از دست ندهد؟ یک انسان رشید؛ و یک ملت بزرگ. اگر مردم علیرغم تمامی صحنه‌های تلخی که در این چند ماهه دیده‌اند همچنان اجرای بدون تنازل قانون اساسی را شعار محوری خود می‌دانند به آن خاطر نیست که اگر چیز دیگری بخواهند به آنها داده نمی‌شود. تنها و تنها حکمت و واقع‌بینی مردم بود که اجازه نداد رفتار زشت حاکمان به واکنش‌های عصبی و لجام‌گسیخته بیانجامد.

به عنوان مثالی دیگر صفت شجاعت را در نظر آورید. شهامتی که یک انسان رشید (مثلا یک پدر در دفاع از فرزندش) نشان می‌دهد همراه با هیاهو نیست، مانع از دوراندیشی و مستلزم قبول هزینه‌های بی‌دلیل نیست، اما هول‌انگیزتر و اثرگذارتر از زور بازوی دیگران است. آیا مشابه این کیفیت‌ را در شجاعتی که مردم ما به نمایش می‌گذارند مشاهده نمی‌کنید؟

به عنوان مثالی دیگر انعطاف یک انسان رشید به معنای وادادگی نیست، بلکه بدان معناست که او برای رسیدن به مقصود خود پر از راه‌حل‌های گره‌گشاست. در طول شش ماه گذشته هر روز روزنه‌هایی که مردم می‌گشودند بسته می‌شد و آنان هربار بدون آن که به رودررویی کشیده شوند یا آرمانشان را کنار بگذارند راه‌‌‌‌حل‌های جدید خلق می‌کردند.

به عنوان مثالی دیگر به صبر و متانتی که در حرکت مردم وجود دارد نگاه کنید؛ خواسته‌هایشان را چنان با حوصله‌ای زندگی می‌کنند که گویی می‌توانند صد سال آنها را زندگی کنند؛ حوصله‌ای که مخالفانشان را خسته کرده است، حوصله‌ای که از رشد حکایت می‌کند.

و به عنوان مثالی دیگر انسان رشید کسی است که اعتماد به نفس دارد؛ یعنی نسبت به ارزش‌های وجودی خود آگاه است. برای زمانی طولانی ما این‌گونه نبودیم. سرهای ما فروافتاده بود. دو قرن وابستگی خودباوری را از ملت ما گرفته بود، تا این که انقلاب ترمیم این باروی فروریخته را آغاز کرد. ولی آیا بلافاصله به این هدف رسیدیم و عمق روح خود را از آن لطمه‌های تاریخی پاک کردیم؟ پس چرا وقتی هنرمندانمان در جهان مورد تحسین قرار می‌گرفتند متعجب می‌شدیم؟ انگاری احتمال هم نمی‌دادیم که از ایرانی هنری سر بزند، یا اگر بدبین بودیم بی‌باور به آن که ممکن است کمترین نکته قابل‌ستایشی در ما وجود داشته باشد به دنبال ردپای توطئه می‌گشتیم. آیا اگر یک انسان رشید هم مورد تحسین قرار گیرد این‌گونه واکنش‌ نشان می‌دهد؟ یا او از فضائل خویش آگاه است، به قدری که تمجید‌ها نه جانش را ذوق‌زده می‌کند و نه مسیرش را تغییر می‌دهد. در چند ماه گذشته ملت‌ها ایرانیان را بسیار ستودند، اما واکنش مردم ما را در مقابل این تحسین‌ها با گذشته مقایسه کنید تا ایمان بیاورید که جان جامعه ما دارد نشانه‌های عظمت را تجربه می‌کند.

در سند چشم‌انداز بیست ‌ساله آمده است که ایران باید در سال ???? قدرت اول منطقه باشد. آیا قرار است در آن سال ما به منطقه و جهان راست بگوییم که قدرت بزرگی هستیم یا دروغ بگوییم؟ ‌آیا قرار است در حالی که هنوز بزرگ نشده‌ایم لباس‌های بزرگ بپوشیم تا عظیم به نظر برسیم؟ آیا قرار است در سطح کشورهای منطقه طرح‌های عمرانی نیمه‌کاره افتتاح کنیم، یا سفرهای شکست‌خورده‌مان را با امدادهای رسانه‌ای پیروزی بنامیم، یا خود را کانون دائمی جنجال‌ها قرار دهیم، یا با تحقیر دیگران و توهین به آنان ادعای عظمت کنیم؟ یا قرار است واقعا قدرتمند باشیم؟ این سوال را از آنجا می‌پرسم که یک کشور تنها زمانی بزرگ است که ملتی بزرگ داشته باشد.

دعایمان مستجاب شد و ملت با تکیه بر زانوان خود به بلوغ و رشدی که شایسته او بود رسید، منتهی مشکل آن است که یک ملت بزرگ نمی‌نشیند تا در روز روشن رایش را ببرند و هیچ نگوید. یک ملت بزرگ انتخابات درجه دو انتصابی را تحمل نمی‌کند. وقتی که یک ملت بزرگ می‌شود دیگر خدمتگزارانش اجازه ندارند به او بگویند چه باید بخورد و کجا باید برود و چه کسی را برگزیند و به چه چیز و چه کس اعتماد کند. یک ملت بزرگ از شورای نگهبان انتظار دارد آنها را قانع کند که تقلبی در انتخابات روی نداده است، نه آن که تنها یک ادعا پیش رویشان بگذارد و ادعای خود را باطل کننده انبوهی از مشاهدات و مستندات بداند.

از ما می‌خواهند که مسئله انتخابات را فراموش کنیم، گویی مسئله مردم انتخابات است. چگونه توضیح دهیم که چنین نیست؟ مسئله مردم قطعا این نیست که فلانی باشد و فلانی نباشد؛ مسئله‌ آنها این است که به یک ملت بزرگ بزرگی فروخته می‌‌شود. آن چیزی که مردم را عصبانی می‌کند و به واکنش وا می‌دارد آن است که به صریح‌ترین لهجه بزرگی آنان انکار می‌شود.

مگر نمی‌خواهید که ما نباشیم و شما باشید؟ راهش توجه به این واقعیت است؛ مردم با زید و عمرو عهد اخوت ندارند و آن کسی را بیشتر می‌پسندند که حق بزرگی آنان را کامل‌تر ادا کند. این مسئله‌ای است که توجه به آن نه فقط گره انتخابات، که هزار گره دیگر را نیز می‌گشاید. و اگر بنا باشد حل نشود آرزو کنید که دامنه‌های مشکل در یک انتخابات، محدود بماند.

برادران ما! اگر از هزینه‌های سنگین و عملیات عظیم خود نتیجه نمی‌گیرید شاید صحنه درگیری را اشتباه گرفته‌اید؛ در خیابان با سایه‌ها می‌جنگید حال آن که در میدان وجدان‌های مردم خاکریزهایتان پی در پی در حال سقوط است. ?? آذر دانشگاه را تحمل نمی‌کنید. ?? آذر چه می‌کنید؟ ?? آذر چه می‌کنید؟ چشمانی را که در صحن دانشگاه به رزمایش‌های بی‌فایده افتاده و آنها را نشانه ترس یافته چگونه تسخیر می‌کنید؟ اصلا همه دانشجویان را ساکت کردید؛ با واقعیت جامعه چه خواهید کرد؟

اینها سخنانی است که ما از روی خیرخواهی می‌گوییم و شنیده نمی‌شود. اگر می‌شنیدند راه پیروزی خیلی نزدیک می‌شد؛ آن پیروزی را می‌گویم که عبارت از غلبه یک حزب نیست، بلکه فراگیر شدن بلوغ یک ملت است؛ آن پیروزی که انسان‌ها را همچون جوانه‌های یک مزرعه یکی یکی و گروه گروه بزرگ می‌کند و بی آن که لازم باشد هویت خود را از دست بدهند سبز می‌کند، تا جایی که خود زندانبان از کارهایی که می‌کند خجالت بکشد.

اخیرا شنیدم بسیج دانشجویی یکی از دانشگاه‌ها در مراسم خود برای مخالفان هم فرصت سخن گفتن قرار داده است؛ این یک شروع خوب است. یا شنیدم که در عید غدیر مخالفان مردم به یکدیگر شال سبز هدیه می‌دهند. از دیدگاهی که این همراه شما می‌نگرد این را بزرگترین عیدی است. زیرا این ما نبودیم که سبز را انتخاب کردیم، بلکه سبز بود که ما را برگزید. آیا ممکن است که این رنگ، برادران ما را نیز برگزیند؟ آری ممکن است، زیرا ذی‌جود کسی است که به حیله حیله‌زننده نگاه نمی‌کند، و راه سبز شدن بر هیچ کس بسته نیست.

میر حسین موسوی

آذر16        

 


 لامپ های کم مصرف

 لامپ های هالوژن یکی دیگر از انواع لامپ های تابشی هستند که با افزایش ناچیزی در طول عمر لامپ؛ قابل مقایسه با لامپ های تابشی استاندارد می باشد. علیرغم رنگ نور مناسب لامپ های هالوژن؛ بخاطر گرمای تولیدی زیاد آن استفاده کنندگان به مصرف انواع مدل های جدید لامپ های فلورسنت کم مصرف تشویق شده اند،

لامپ های HID مزایای بیشتری نسبت به لامپ های فلورسنت کم مصرف همچون کنترل نوری بهتر؛ خروجی بیشتر وحساسیت کمتری برای استارت زدن و ایجاد حرارت کمتر دارند با این وجود؛ زمان بیشتری طول می کشد تا آنها برای روشن شدن، گرم و آماده شوند و زمان طولانی تری برای روشن شدن مجدد بعد از خاموش شدن لازم دارند ودارای معایبی چون اندیس ارائه رنگ کمتر و سوسوزدن در فرکانس 120هرتزنیز می باشند.

لامپ های فلور سنت کم مصرف برای عمل کرد در رنج حرارتی خاصی طراحی شده اند. حرارت در زیر این رنج سبب تولید خروجی کمتری  می شود. اغلب این لامپ ها برای استفاده در داخل ساختمان می باشند، اما هیچ مدلی برای استفاده محیط بیرون وجود ندارد. رنج حرارتی لامپ های فلورسنت کم مصرف بر روی بسته بندی آنها حک شده است. لامپ های فلورسنت کم مصرف برای نصب خارجی باید در تجهیزات برقی بسته قرار گیرد.

لامپ های فلورسنت همچنین شامل یک مقدار میکروسکوپی جیوه هستند لذا برای جلوگیری از تماس با جیوه در موقع خرد شدن لامپ باید از یک محافظ استفاده شود.

استفاده از لامپ های فلورسنت کم مصرف در خانه بر کیفیت توان به طور محسوس اثر نمی گذارد، اما استفاده از آنها در تعداد زیاد می تواند اثر گذار باشد. به همین علت سازندگان به دنبال تولیداتی با مجموع تحریف هارمونیکی (THD) پایین تر( زیر 30% )و ضریب قدرت بیشتر از 9/0 هستند.

کارخانه های لامپ های فلور سنت کم مصرف اغلب اظهار می کنند که محصولات آنها دارای ضریب قدزت بالای 9/0 است .

 5- اهمیت طیف کامل روشنائی

استفاده غلط از نور مصنوعی می تواند دانش آموزان را در مدرسه زود رنج سازد، سبب کاهش تولید کارگران کارخانه شود، وکارمندان اداری را تنبل ومستعد اشتباه سازد. مطالعات دانشمندان نشان می دهد که نرسیدن نور کافی می تواند درجذب کلسیم در بدن مداخله و به شکننده شدن استخوان ها کمک کند. نوری که بعضی از دانشمندان درباره آن بررسی کرده اند یک نور با طیف کامل است که از خورشید یالامپ های فلورسنت طیف کامل و یا لامپ های طیف بالا می رسد. لامپ های هالوژن وتابشی نرمال به همان اندازه لامپ های فلورسنت به وفور طول موج زرد ونارنجی تولید می کنند که تشعشع تولید شده بوسیله این نور برای چشم بسیار محرک است.

دسته بندی طیف نوری کامل بر اساس دو عامل است یکی اندیس ارائه رنگ (CRI) است که برای تعیین کیفیت رنگ منبع روشنائی در یک حرارت رنگی داده شده مورد استفاده قرار می گیرد وسهم هر رنگی را که در نور است انتخاب می کند و دیگری نرخ گرمای کلوین یا دما همبستگی رنگ (CCT) است که معیاری برای اندازه گرمائی است که آن لامپ آشکار می کند. نور خارجی طبیعی دارای اندیس ارائه رنگ 100 و نرخ حرارتی 7500 درجه کلوین است اگرچه هیچ قانون جامعی وجود ندارد، اما نرخ حرارتی 5000 درجه کلوین و اندیس ارائه رنگ 90 (یا بیشتر) برای طیف کامل مطرح شده است. بدین ترتیب رنگ فلور سنت  سفیدخنک دارای اندیس ارائه رنگ 68 است، رنگ فلورسنت سفید گرم دارای اندیس ارائه رنگ 56 می باشد و لامپ های تابشی دارای اندیس ارائه رنگ 40می باشند درحالیکه اغلب لامپ های فلورسنت کم مصرف در رنج 82 الی 88 می باشند. تولیدات لامپ های فلورسنت کم مصرف (CCT) در رنج 2700 الی 6000 کلوین در مقایسه با 2700 الی  000 کلوین برای سایر لامپ های تابشی دارند.

در نور طبیعی یا طیف کامل، افزایش تولید و دقت بیشتری وجود دارد و دانش آموزان و کارمندان به مراتب خطای کمتری دارند. زمانی که شرکت کنترل داده های کانزاس سیتی امکان استفاده از طیف کامل نور را مجدداً طراحی کرد، از کاهش خطای کامپیوتر به وسیله کارمندانی که اطلاعات را وارد می کردند ذخیره مالی 235000 دلار در سال را تجربه کرد.

 

 

 

لامپ فلورسنت کم مصرف27وات

لامپ تابشی 100وات

قیمت لامپ

14 دلار

5/0 دلار

طول عمر لامپ

5/1642 روز(5/4سال)

167 روز

هزینه مصرف انرژی سالیانه

91/5 دلار

90/21 دلار

جایگزینی لامپ در هر 5/4 سال

ــــــ

10

هزینه کلی

60/40 دلار

55/103 دلار

ذخیره جایگزینی لامپ

95/62 دلار

ــــــ

 


همچنین باتوجه به گزارش مطالعات بار خانگی شهرستان ساری متوسط مصرف روشنائی خانگی در یک نمونه آماری در جدول 4 آمده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

مصرف تابستان (وات ساعت)

مصرف زمستان (وات ساعت)

روشـــــــنائی

2006

2361

مصرف کـــل

16/11066

56/7962

 

 

 

 

 

 

 

جدول 4 :میزان متوسط مصرف انرژی در یک نمونه آماری

6- مزایای اقتصادی

یک مزیت بزرگ استفاده از لامپ های فلورسنت کم مصرف، کاهش هزینه است. در جدول3 نتایج یک بررسی در کشور آمریکا نشان داده شده است. در این بررسی مدت استفاده ازروشنائی 6 ساعت در روز وهزینه برق10سنت برای هرکیلو وات ساعت می باشد

بر اساس گزارش شرکت سهامی برق منطقه ای مازندران خالص فروش برق در سال 1381 در استان مازندران وگلستان معادل 4240 گیگا وات ساعت بوده است که از این مقدار 2097 گیگا وات ساعت آن مصارف خانگی، 455 گیگا وات ساعت آن مصارف عمومی، 376 گیگا وات ساعت آن مصارف تجاری، 207 گیگا وات ساعت آن مصارف روشنائی معابر وباقی آن در مصارف کشاورزی وصنعت ومعدن بوده است. که می توان متوسط مصرف روشنائی در سال را 95/22 درصد برق مصرفی خانگی در نظر گرفت. همچنین در بخش تجاری و عمومی نیز 36 درصد مصرف برق را مصارف روشنائی تشکیل می دهند. بنابراین متوسط مصرف روشنائی برق خانگی 3/481 گیگا وات ساعت، تجاری وعمومی 16/299 گیگا وات ساعت، ومعابر 207 گیگا وات ساعت خواهد بود. با توجه به جدول 5 مربوط به گزارش مطالعات بار خانگی شهرستان ساری، 93/91 درصد مصارف چراغ های روشنائی در بخش خانگی را لامپ های رشته ای تشکیل می دهند. اما در تجاری وعمومی 92 درصد مصرف روشنائی، چراغ های فلورسنت می باشند ودر بخش روشنائی معابر 100 درصد چراغ ها از نوع لامپ های غیر فلورسنت (رشته ای هالوژن و . . . ) می باشند. بنابراین میزان متوسط برق مصرفی لامپ های رشته ای برابر 39/673 گیگاوات ساعت است.

 

نوع لامپ

درصد  فراوانی

میانگین مصرف

درصد مصرف

20وات رشته ای

1/3

72/16

72/0

40وات رشته ای

1/19

61/233

89/9

60وات رشته ای

7/9

141

97/5

100وات رشته ای

8/55

07/1411

77/59

150وات رشته ای

5/1

48/61

6/2

200وات وبا لا تر

7/3

56/306

98/12

20وات فلورسنت

6/0

38/7

31/0

40وات فلورسنت

3/6

34/179

6/7

20وات فلورسنت گرد

2/0

85/3

16/0

 

جدول 5 : درصدمصارف چراغ های روشنایی دربخش خانگی

که با توجه به متوسط هزینه تمام شده انرژی (281 ریال بر کیلو وات ساعت ) و نرخ متوسط فروش انرژی(112 ریال بر کیلو وات ساعت ) درسال  81 میزان هزینه تحصیلی به دولت 91/113802 میلیون ریال خواهد بود.

حال با فرض اینکه به طور متوسط هر لامپ 6 ساعت در شبانه روز روشن باشد وباتوجه به جدول 5 تعداد لامپ های رشته ای وهزینه خرید آنها در جدول 6 ارائه شده است.

 

 

مصرف برق در یک سال (گیگا وات ساعت )

تعداد لامپ

هزینه خرید لامپ (میلیون ریال)

لامپ20وات

46536/3

79118

472/316

لامپ40وات

60057/47

543386

544/2173

لامپ60وات

73361/28

218673

29/940

لامپ100وات

67301/287

1313575

37/564

لامپ150 وات وبالاتر

9/305

931253

52/5587

مجموع کل

-

3086005

2/14666

جدول 6 : تعیین تعداد لامپ هاوهزینه خرید آنها

با توجه به طول عمر لامپ های رشته ای

مشترک ناچار است در سال دو عدد لامپ مصرف کند. بنابراین پولی که مشترکین برای لامپ رشته ای در مجموع می پردازد معادل 2/14666 میلیون ریال در سال خواهد بود و هزینه انرژی مصرفی آنها معادل 68/75419 میلیون ریال می شود، لذا کل هزینه لامپ های رشته ای تحمیلی به مشترکین در یک سال 88/90085 میلیون ریال می باشد.حال اگر با توجه به فراوانی لامپ کم مصرف 18وات، لامپ های زیر 100 وات را با یک عدد لامپ کم مصرف 18 وات و لامپ های 100 وات و بالاتر را با دو عدد لامپ 18 وات جایگزین کنیم، نیاز به 5330833 عدد لامپ 18 وات خواهیم داشت. در زمان تهیه این مقاله قیمت لامپ کم مصرف 18 وات با بالاست 33000 ریال، بدون بالاست 22000 ریال و قیمت صادراتی آن 5/3 دلارمی باشد. بنابراین هزینه خرید این تعداد لامپ و بالاست 90/175917 میلیون ریال خواهد شد. و هزینه انرژی مصرفی آنها با فرض اینکه هر لامپ به طور متوسط 6 ساعت در شبانه روز روشن باشد 84/23535 میلیون ریال می شود . لذا کل هزینه لامپ هایی کم مصرف تحمیلی به مشترک در یک سال 33/199453 میلیون ریال می باشد. بنابر این در صورت تعویض کلیه لامپ ها مشترکین مجموعأ به میزان 45/109367 میلیون ریال متضرر می گردند. در عوض دولت با توجه به کاهش مصرف انرژی و کاهش یارانه پرداختی، به میزان 25/78289 میلیون ریال سود خواهد برد . یعنی به ازای جایگزینی هر لامپ کم مصرف 18 وات، دولت 14686 ریال سود می برد. بنابراین اگر از این سود یک ساله صرفنظر کنیم و آنرا به صورت کاهش قیمت لامپ در اختیار مشترک قرار دهیم، می توانیم هر عدد لامپ کم مصرف 18 وات را به قیمت تقریبی 18000ریال در اختیار مشترک قرار دهیم.

حال اگر عمر متوسط این لامپ را 6500 ساعت فرض کنیم، مشترک تا سه سال نیاز به تعویض این لامپ ها نخواهد داشت و فقط هزینه انرژی مصرفی را خواهد پرداخت. در صورتی که اگر از لامپ های رشته ای استفاده کند 6 بار مجبور به تعویض آنها خواهد بود. بنابراین در صورت استفاده از لامپ های رشته ای مجموع هزینه مشترکین با احتساب 10 درصد ضریب بهره سالیانه به میزان 26/298184 میلیون ریال و در صورت استفاده از لامپ 18 وات کم مصرف با قیمت 33000 ریال،  79/290763 میلیون ریال خواهد شد. که ملا حظه می شود مشترکین در مجموع به میزان 47/7420 میلیون ریال سود خواهند برد و سودی که نصب دولت می شود، برابر با 42/259137 میلیون ریال است. که این میزان از کل هزینه خرید لامپ ها که در پایان سه سال معادل 16/212860میلیون ریال می باشد، بیشتر است.


دانستنیهای جالب :اصلاح شده

 


با یک مداد معمولی خطی به طول 58 کیلو متر می توان کشید!!!!
تجربه نشان داده است که مرغ با شنیدن صدای موسیقی بزرگترین تخم را می گذارد!!!
تمام خرس های قطبی چپ دست هستند!!
جگر تنها عضو داخلی بدن است که اگر با عمل جراحی قسمتی از آن بر داشته شود دوباره رشد می کند.
چشم انسان می تواند 10 میلیون رنگ مختلف را ببیند و از هم تشخیص دهد.
حس بویایی سگ با حس بویایی مورچه برابری می کند!!!
حلزون ها می توانند 3 سال متوالی بخوابند.
در شیلی صحرایی وجود دارد که هزازان سال است در آن باران نباریده است
زبان مقاوم ترین ماهیچه بدن است
فندک قبل از کبریت اختراع شد!!!!!
قرنیه چشم تنها قسمت بدن است که خون ندارد.
قلب انسان در هنگامه عطسه به اندازه یک میلیونیم ثانیه می ایستد!!!
حس بویایی خرس تقریباً صد برابر قوی تر از حس بویایی انسان است.
حنجره زرافه تار صوتی ندارد و گنگ است!!!!
خرگوش و طوطی تنها حیواناتی هستند که بدون بر گشتن به عقب می توانند پشت سر خود را ببینند!!
خوک ها به لحاظ بدن قادر به دیدن آسمان نیستند.
زنبور عسل دو معده دارد یکی برای جمع آوری عسل و دیگری برای هضم غذا!!!
شهر مکزیک سالانه بیست و پنچ سانتیمتر نشست می کند.
قلب میگوها در سر آنها قرار دارد!!
کرم های ابریشمی در 56 روز 6000برابر خود غذا می خورد!!!!!
گونه ای از خرگوش قادر است 12 ساعت پس از تولد جفت گیری کند.
موشهای صحرایی چنان تکثیر می کنند که در عرض 18ماه دو موش صحرایی قادرند یک میلیون فرزند داشته باشند!!!!!
موشهای صحرایی سالانه یک سوم منابع و ذخایرغذایی جهان را نابود می سازند.
لایه پوستی که آرنج دست را پوشانده در هر ده روز یکبار عوض می شود.
ناخن های انگشتان دست تقریباً چهار برابر ناخن های پا رشد می کند!!
یک زنبور عسل باید روی چهار هزار گل بشیند تا بتواند به اندازه یک قاشق عسل تهیه کند!!!
/