سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی بهتر؛برازنده هرایرانی

نظر

 

نظر به بندگان اگر ز مرحمت خدا کند................قسم بذات کبریا به لطف مرتضی کند

 خداچو هست رهنمون دگر نگو چراوچون..........که اوکندهر آنچه راکه حکمت اقتضاکند

به روی دوش مصطفی چوپانهاده مرتضی...........نگربه بت شکستنش که درجهان صداکند

علی انیس عاشقان.علی پناه بی کسان.............علی امیرمومنان. که مدح  او خدا کند.


نظر
میکده  بازه  ..      باز وقت نمازه ..

کیه که نمازه ..      عشق و نخونده

اینقده مستم ..     از شدت مستی..

اسم خودم هم ..         یادم نمونده 

 

 

 اعیاد شعبانیه بر همه عاشقان مبارک باد .

 

 


نظر

آخرالزمان دوران سختیها و امتحانهای شدید است 

%دراین روزها و شب ها دعا برای شفای بیماران یادتون نره %

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

اصبغ بن نباته گوید: حضرت امیر علیه السّلام فرمود:
در میان مردم مانند زنبور عسل باشید در میان پرندگان ، هر پرنده ای زنبور عسل را ضعیف و ناچیز می شمارد و اگر پرندگان بدانند آن برکتی که در باطن اوست آن را ناچیز نشمارند.
با زبانها و بدنهای خود با مردم آمیزش کنید (در میان مخالفین خود با اخلاق خوب معاشرت کنید ولی ) با دلها و اعمال خود از مردم کناره گیری نمائید.
سوگند به آنکه جانم در دست اوست آنچه را دوست می دارید (گشایش ‍ کار و دولت حق را) نخواهید دید تا اینکه (از شدت اختلاف ) به صورت یکدیگر آب دهان اندازید و یکدیگر را دروغگو بنامید! تا آنکه باقی نماند از شما شیعیان مگر (اندکی چون ) سرمه ای که در چشم کشیده شده و نمکی که در طعام ریخته شد.
من برای شما مثلی می زنم و آن مثل مردی است که مقداری گندم دارد و آن را از گرد و غبار و دانه تلخ و سیاه و خاک پاک گرداند و در انباری ذخیره نماید و پس از مدتی ببیند مقداری از آن گندمها آفت زده و کرم گذاشته ، گندمهای آفت زده را پاک نموده و دوباره (باقیمانده را) در انبار ذخیره کند، این کار را بارها ادامه دهد تا آنکه در انبار نماند مگر دانه هائی که بسیار سخت و محکم باشد (و آفت در آن تاءثیر نکند) همچون دانه های گندمی که در خرمن کاه بعد از کوبیدن بماند (که بسیار سخت است ).
شما هم همین طور جدا می شوید افراد ضعیف الایمان از افراد قوی مشخص گردد) تا آنکه باقی نماند (در ایمان و اعتقاد و دین و عمل به آن ) مگر گروهی که فتنه به آنها ضرری نخواهد رسانید.(420)

شیعیان در دست دشمن گرفتار خواهند بود

بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

امیرالمؤمنین علیه السّلام در مورد گرفتاریهای فوق العاده شیعیان در آخر الزمان می فرماید:
((لا تنفک هذه الشیعة حتی تکون بمنزلة المعز لا یدری الخابس ‍ علی ایها یضع یده فلیس لهم شرف یشرفون و لا سناد یستندون الیه فی امورهم ؛ یعنی : این گروه شیعه چنان در سختی و فشار خواهند بود که همانند (گله ) بزی باشند که در اختیار قصاب است ، هر کدام را بخواهد به چنگ آورد (و گردن زند) اینان نه پناهگاهی دارند که به آن پناه برند و نه پشتیبانی که در کارهایشان به او تکیه کنند.))(421)


نظر
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ


امیرالمؤمنین علیه السّلام در خطبه ای پس از حمد و ثنای الهی سه بار فرمود: ((سلونی ایها الناس قبل ان تفقدونی ؛ بپرسید از من قبل از آنکه مرا نیابید.))
صعصعة بن صوحان (از یاران حضرت ) برخاست و گفت : ای امیرالمؤمنین دجال چه وقت خروج می کند؟ حضرت فرمود: خداوند کلام تو را شنید و فهمید آنچه اراده کرده ای ، به خدا قسم مسئول (یعنی حضرت علی علیه السّلام ) در این مساءله از سؤ ال کننده عالمتر نیست (زمان ظهور حضرت مهدی یا قیامت از نادر اسراری است که در اختیار کسی نیست ) ولی برای آن علاماتی و شکلهایی است که یکی پس از دیگری مو به مو اجرا خواهد شد، اگر می خواهی به تو خبر دهم ؟
صعصعة گفت : آری امیرالمؤمنین ، حضرت فرمود:
حفظ کن (آنچه می گویم ) علامت خروج دجال این است : زمانی که مردم نماز را از بین ببرند و امانت را ضایع گردانند، دروغ را حلال شمرند و ربا بخورند و رشوه بگیرند، ساختمانهای محکم بسازند! دین را به دنیا بفروشند، نادانان را رئیس گردانند و با زنها مشورت نمایند، از فامیل و بستگان خود بریده به دنبال هوی و هوس می روند، خونریزی را آسان شمرند، حلم و بردباری را علامت ناتوانی دانند، ظلم و ستم افتخار شود، امیران فاجر باشند و وزیران ظالم و رؤ سا خیانتکار، قاریان قرآن فاسق گردند، شهادتهای دروغ ظاهر گردد و فجور و تهمت و گناه و سرکشی آشکار شود. قرآنها زینت شود و مساجد طلا کاری گردد و منبرها (یا مناره ها) طولانی و بلند گردد، آنگاه که اشرار احترام شوند و صفها شلوغ شود و خواسته های افراد، گوناگون شود و اختلاف پدید آید، عهدها شکسته گردد و موعود نزدیک شود.
زنها با شوهرهایشان در تجارت و کسب برای حرص دنیا شریک شوند، صداهای فاسقان بلند شود و شونده پیدا کنند، رئیس گروه پست ترین آنها باشد، از فاجر به خاطر ترس از شر او اجتناب کنند، دروغگو را تصدیق کرده خائن را امین شمرند.
ساز و آواز وسائل آوازه خوانی را بکار برند، آخر این امت اول آن را لعنت کند، زنها سوار بر زینها شوند و زنان به مردان و مردان به زنان شبیه گردند. شاهد بدون اینکه از او بخواهند شهادت دهد، آن دیگری برای تلافی و خالی کردن عقده خود به ناحق شهادت دهد، برای چیزی غیر از دین یادگیری کنند، کار دنیا را بر آخرت ترجیح دهند، پوستهای میش را بر دلهای گرگ بپوشانند (گرگهائی هستند به لباس میش ، به ظاهر خیرخواه و مظلوم و در باطن دشمن خونخوار هستند).
قلبهای آنها از مردار گندیده تر و از (گیاه تلخ ) صبر تلختر است . الحدیث
(431)


نظر
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ


مردها به مردها اکتفا کنند (و لواط انجام دهند) و زنها به زنها اکتفا کنند (و

 شوهر نگیرند)، زنها بر زینها(ی اسب یا مطلق زین اسب و ماشین و غیره

) سوار شوند، زن بر شوهر خود بر تمام امور غلبه داشته باشد، (در آن

 زمان ) حج کنندگان بر سه دسته اند: ثروتمندان برای تفریح و خوشگذرانی

 حج می کنند، مردمان متوسط برای تجارت و فقیران برای پول در آوردن

 ، احکام الهی باطل شود، اسلام باطل و ناچیز شمرده شود، دولت اشرار

 ظاهر گردیده ، ظلم و ستم در تمام شهرها جائز (و رایج ) شود.
پس در آن زمان تاجر در تجارتش دروغ گوید (مقصود از تاجر فقط اهل بازار و

 کسبه نمی باشند، ریخته گر در صیاغت خود و هر صاحب شغلی در شغل

 خویش ) پس کم شود کسبها و تنگ شود راه زندگی و معیشت (هر کس

 برای امرار معاش خود پریشان است ) و مختلف شود مذهبها (هر کس به

 دنبال کسی رفته ) بسیار گردد فساد و کم گردد راه هدایت ، پس ‍ در این

 هنگام دلها سیاه شود و بر ایشان سلطان ستمگر حکومت کند، سخنان

 ایشان (چون با عمل همراه نیست و از طرفی راجع به گناه و معصیت و

 نفاق است ) از صبر (آن گیاه تلخ ) تلختر است قلبهای آنها از مردار گندیده

 تر و بدبوتر می باشد.عکس های مبارزه با بد حجابی سال 90 


چون این امور واقع شد (خداوند نعمتهای خود را بردارد) دانشمندان از دنیا

بروند و قلبها فاسد گردیده گناه زیاد شود، قرآن به دور افکنده شده مساجد

آنها خراب گردد (بواسطه نبودن نمازگزار) و آرزوها طولانی شود ولی عملها

تقلیل یابد، در شهرها حصارهائی ساخته می شود که مخصوص انجام دادن

 یا برداشتن چیزهای عظیم است که فرود آید، در آن هنگام اگر یکی از آنها

روز و شب نماز خواند ثوابی برای وی ننویسند و نمازش را قبول نکنند زیرا

نیت او در هنگام نماز این است که چگونه به مردم ظلم کند و از چه راهی

مسلمانها را فریب دهد.


نظر

قرآن

قرآن! ای همیشه ترین کتاب! من از تو شرمنده ام!

با اینکه تو را از ابتدا برای حیات بخشیدن به دلهای مرده فرود آورده اند اما ما از تو آواز مرگی ساخته ایم برای ترحیم مردگان.

شرمنده ام از تو که جز برای بدرقه مسافر از طاقچه عزلت بیرونت نیاوردیم!

ما مقام و منزلت تو را در حد یک فالگیر مقدس پایین آوردیم.

براستی اگر طالب راه نجات و استخاره صواب بودیم آیا کلام راهگشای تو کافی نبود؟

چه شد که چشم ظاهر بین ما، حقیقت کلام تو را ندید و گوش ناشنوایمان کلام حقیقی ات را نشنید؟

 ای ناجی امت! ای قرآن!

برخی تو را از پیش و پس خواندند تا بر حافظه شان فخر فروشند!

عده ای تو را بر دانه برنجی نگاشتند تا چیره دستی و هنرنماییشان را به رخ کشند.

یکی تو را با آب طلا قاب گرفته تا خانه اش را زینت بخشد!

آن دیگری تو را دستمایه هنرنمایی ساخته و از تو فرشی آراسته تا به قیمتی هر چه گزافتر بفروشد!

اما آیا کسی برای درمان قلب نیم مرده اش، هیچ به شفاخانه تو سر زد؟

جه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا ترا برای هنرنمایی و موزه سازی فرود آورده است.

ما حتی تو را در مسلخ "تلاوت"، ذبح شرعی کرده ایم که تلاوت بدون"تدبر" در معنا، معنا ندارد.

آن زمان که در محافل انس، برای خواندن یا استماع تو حضور می یافتیم، البته به وجد می آمدیم اما نه از شگفتی معانی بلند تو که از طول نفسهای قاری و از شگردهای موسیقیایی در قرائت نمایشی او.

اگر چه از این ظاهر می توان راهی به آن باطن گشود اما ما آن هدف والا را گم کردیم و این وسیله را هدف انگاشتیم.

به حفظ آیات معرفت آموز تو روی آوردیم اما نه برای کسب معرفت و توفیق عمل، بلکه برای رکوردگیری در یک فستیوال تمام عیار، که ملاک امتیاز دهی آن، خواندن شمارگان صفحات بود، گاه به شیوه معکوس، گاه از پیش و پس و گاه از بالا به پایین و همینطور.

کریمه "والسابقون السابقون" تو را شنیدیم و تو را بازیچه مسابقات هوس کردیم.

از آیات روشنگر تو، پرتویی بر نگرفتیم و در عوض به مدد تو، شغل تازه ای یافتیم، دکانی برای درآمدزایی بیشتر.

قرآن! ای روشنای هر تاریکی!

ما گمشدگان وادی جهالت، راه را گم کرده ایم، و اکنون به دستگیری تو محتاجیم بیش از همه وقت.

ما را از این خواب غفلت بیدار کن! بیدار!


نظر

و آنها که کتاب خدا را تلاوت کرده و نماز بپا میدارند و از آنچه روزیشان فرموده پنهان و آشکار به فقیران انفاق میکنند و از لطف خدا امید تجارتی دارند که هرگز زیان و زوال نخواهد یافت بلکه سود ابدی در بهشت خواهد داشت تا خدا به آنها پاداش کامل عطا کند و از فضل و کرم باز بر ثوابشان بیفزاید که خدا از خطای مومنان بسیار بیامرزد و به شکر گزاران احسان فراوان کند


نظر

علائم ظهور  پرچم 

 

 

 پرچمهایی

 

بدون علامت که نه از پنبه و نه کتان و نه حریر است از

 

مشرق زمین می آیند در سر نیزه های آنها مهر سید

 

اکبر (پیامبر ) زده شده قائد آنها مردی

 

از خاندان پیامبر است

 

آن پرچمها در شرق پدید می آید و بوی آن مانند مشک

 

 معطر به غرب میرسد ترس و رعب آنها یکماه پیش

 

از آمدنشان همه جا در دل مردم قرار میگیرد آنگاه در

 

کوفه فرود می آیند و اولاد ابوطالب به خونخواهی پدران

 

 خود قیام میکنند بحارالانوار جلد 13 صفحه 1059و1060